نمکی: قصههایی از ادبیات شفاهی ایران
داستانهای تخیلی / هیولا - داستان
خانهی نمکی هشت تا در دارد! هشت تا! یک شب از خواب، نمکی هفت تا از درها را میبندد، اما هشتمی رو یادش میرود. بله! خب معلوم است که نیمههای شب سر و کند کی پیدا میشود؛ یک مزاحم کله گنده. حالا نمکی باید دست به کار شود و خودش و خانوادهاش را از دست این مزاحم خلاص کند.