"نیلوفرهای آبی" سیاه
داستانهای فرانسه - قرن 21م.
کتاب حاضر، داستانی است که در آن پیرزن پشت پنجرۀ برج آسیاب نشسته و همهجا را زیر نظر دارد. این آغاز داستانی شگفتانگیز است که از 13 تا 25 ماه مه 2010 در دهکدۀ ژیورنی از پیش چشم و خیال او میگذرد و آدمها و ماجراها را در گذشته و حال به هم میرساند. سربازرس سرناک با صحنه قتلی شبیه یک تابلوی نقاشی روبهروست. یافتن کارتپستالِ «نیلوفرهای آبی»، اثر کلود مونه، در جیب مقتول، داستان را با کودکی یازدهساله و رؤیاهایش ربط میدهد و سربازرس را با تنها آموزگارِ تنها مدرسة دهکده، زنی با چشمانی به رنگ نیلوفرهای آبی، در سودای عشق و گریز آشنا میکند.