آمپول نوش جان کنید
داستانهای اجتماعی / داستانهای ماجراجویانه / والدین و کودک - داستان
هنگامی که یکی از چهارقلوها مریض میشد، بقیه هم احساس میکردند همان بیماری را دارند. یک روز، لادن دلدرد شدیدی گرفت و از فرط ناراحتی ناله میکرد. مادر هنوز برای لادن چاینبات درست نکرده بود که بقیة بچهها هم مریض شدند. به همین دلیل مجبور شد، آنها را به دکتر ببرد. دکتر هم بعد از معاینه، برای آنها آمپول تجویز کرد. پرستار با دیدن بچهها به سویشان رفت و گفت «چه کسی از همه شجاعتر و قویتر است. اول او بیاید جلو». وقتی پای شجاعت و قدرت به میان آمد، چهارقلوها نتوانستند خودی نشان ندهند و همه میخواستند آمپول بزنند. بالاخره قرعه به نام نیما افتاد. بعد از این که کار نیما تمام شد، با ناراحتی به لادن گفت: «وای به حالت اگر بازهم مریض شوی». کتابچة حاضر، از مجموعة «شیطونکها»، برای کودکان دو گروه سنی «ب» و «ج» تهیه و تدوین شده است.