دخترک و چشمه
داستانهای تخیلی
کتاب مصور حاضر، داستانی است که با زبانی ساده و روان برای گروه سنی (ب) نگاشته شده است. در داستان میخوانیم:« پشت پنجره اتاقش نشسته بود و فکر میکرد. به فکر او بود. به فکر اینکه الآن دارد چهکار میکند. دلش میخواست کنار او بنشیند و برایشان داستان تعریف کند. یا برایش شکلک درمیآورد و او را بخنداند. حتماً او هم میخندید. خیلی وقت بود که همدیگر را میشناختند. درست از همان روز اول که برای آوردن آب کنار چشمه رفته بود. یادش آمد که آن روز هوا خیلی سرد بود. باد میآمد. ابرهای خاکستری و سیاه در دوردست آرامآرام جمع میشدند».