شکست‌خوردگان تقدیر

شکست‌خوردگان تقدیر

"نیلوفر" و "سهراب" به شدت به یک‌دیگر علاقه دارند و تقریبا بیش‌تر کسانی که آن‌دو را می‌شناسند مطمئن هستند که با هم ازدواج می‌کنند، اما نیلوفر یک‌باره و بدون هیچ توضیحی این رابطه را به هم می‌زند و از سهراب می‌خواهد با کس دیگری ازدواج کند. خواهش‌های سهراب هم به جایی نمی‌رسد و سرانجام تسلیم می‌شود و با دختری به نام "مژگان" که کوچک‌ترین علاقه‌ای به او ندارد. ازدواج می‌کند. نیلوفر هنوز عاشقانه سهراب را دوست دارد، ولی حاضر نیست برای کسی توضیح بدهد چرا همه چیز را خراب کرده تا روزی که.. در بخشی ازکتاب می‌خوانیم: "در خانه‌ی آقای مهدوی، هیاهویی برپا بود. همه در تکاپوی برگزاری جشن بودند. در این میان سهراب و مژگان، چندان از این موضوع خوشحال نبودند، سهراب با دلی شکسته در اتاقش نشسته و عکس‌های نیلوفر را نگاه می‌کرد. با صدای در به خود آمد. خانم مهدوی وارد اتاق شد و پرسید: ـ چی‌کار داشتی می‌کردی؟ ـ هیچی... مادر جشن فرداشبه؟ ـ آره، تو هم عجله داری؟ ـ نمی‌دونم... ـ سهراب، اومدم بگم مژگان اومده تا با هم برین وسایل فردا رو بخرین. ـ مادر حالا نمی‌شه یکی دیگه‌رو بفرستین؟ خانم مهدوی با عصبانیت گفت: ـ وا یعنی چی؟ برای خریدن لباس عروس خودتون باید برین. پاشو حاضر شو مژگان منتظره. سهراب با بی‌حالی برخاست و وارد سالن شدو بدون این که به مژگان نگاه کند گفت...".

قیمت چاپ: 4,500 تومان
نویسنده:

هانیه محمدیاری

ویراستار:

شایسته آرام

ناشر:

علم

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.62

سال چاپ:

1386

نوبت چاپ:

1

تعداد صفحات:

412

قطع کتاب:

رقعی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789644057144

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

تالیف