راز با آیینه
شخصیت اصلی داستان، "گلی" زنی است که از همان اوان کودکی از طریق مادر با دعا نویسی و فالگیری آشنا شده است. او سعی دارد فرزندان خود را به مال و ثروت برساند؛ از این رو همواره در صدد است دختران یا پسران ثروتمند را بیابد و فال آنها را به گونهای رقم بزند که آخرالامر با فرزندان او وصلت کنند. "گلی" دو چیز بیشتر نمیشناسد: دروغ و جادو، اما سرانجام، کار به جایی ختم میشود که حتی فرزندان نیز بر او میشورند. او اینک تنهایی پایان زندگی خود را به اعتراف نشسته و وصف آن در رمان آمده است.