حکایتهایی از زندگی تقی خنده (ملانصرالدین جدید)
طنز فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، مشتمل بر داستانهای کوتاه طنزآمیز فارسی است. عنوان برخی از داستانها عبارتاند از: «خیال باطل»؛ «من بیستارهام»؛ «عاقبت شکمپروری»؛ «تقی خنده و گدا»؛ «همدردی تقی خنده»؛ «اشتباه مرگبار تقی خنده»؛ «با هم بودن تقی خنده»؛ «خبر از آینده»؛ «سال خر»؛ «بهترین چیز جهان» و... است. در خلاصة داستان «تقی خنده و گدا» آمده است: در روزگاری تقی خنده، ثروتمند شده بود. او در عین ثروتمندی خسیس و چشمتنگ نیز بود. روزی گدایی گرسنه و نیازمند با اصرار از تقیخنده خواست که از دَه عدد نانی که در دست دارد یکی را به وی بدهد. تقیخنده به او گفت که میتوانم تا فردا و پسفردا در کنار تو گریه کنم، اما حتی یک ذره هم نان به تو نمیدهم.