سبد سفارش شما خالی است!

داستان درباره خرگوشی است که به‌رغم آن که کار تئاتر را کنار گذارده است همچنان تصور می‌کند که یک ارباب است .تا این که او با یک خانواده موش آشنا می‌شود .او رفتاری شبیه یک اشراف زاده دارد .این در حالی است که حتی غذایی برای خوردن ندارد .مادر و دختر موشی برای خرگوش هنرمند هدیه‌ای می‌برند و طی نامه‌ای به او می‌نویسند که احساسات او را درک می‌کنند و به خاطر نجات قلبی‌اش او را دوست دارند .این داستان برای گروه سنی "ب "ترجمه شده و در صفحات مصور و رنگی به چاپ رسیده است .