حضرت سلیمان (ع)

حضرت سلیمان (ع)

قرآن - قصه‌ها / آدم، پیامبر - داستان / سلیمان، پیامبر - داستان

مدتی بود که بر قوم بنی‌اسرائیل باران نازل نشده بود. سلیمان و یارانش نماز باران می‌خواندند ولی از باران خبری نبود. سلیمان در میانه‌ی تخته سنگ مورچه سیاهی را دید که می‌گفت: خدایا ما به باران و نعمت‌هایت نیازمندیم. ما را به خاطر گناه انسان‌ها نابود نکن. دل سلیمان لرزید و به مردم گفت: خداوند شما را به خاطر غیرخودتان سیراب خواهد کرد و آسمان بارید. در جلد پانزدهم از مجموعه کتب «سرگذشت پیامبران» چند داستان در مورد زندگی حضرت سلیمان(ع) به طبع رسیده‌است. قضاوت کودک، دعای مورچه، فرار از فرشته مرگ، در دل دریا و آخرین روز سلیمان عناوین داستان‌های این کتاب هستند.

قیمت چاپ: 3,000 تومان
نویسنده:

مجید ملامحمدی

تصویرگر:

وجیهه گلمزاری

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

297.156

سال چاپ:

1396

نوبت چاپ:

3

تعداد صفحات:

12

قطع کتاب:

خشتی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789641630852

محل نشر:

مشهد - خراسان رضوی

نوع کتاب:

تالیف