عشق پنهان
کتاب حاضر داستانی است نوشته خانم مهناز ازهری. افسانه دختری است اهل مشهد که در تهران تحصیل میکند. او برای کمک به خانواده و پدر مریضش مجبور است که در تهران کار کند. افسانه بعد از مدتی تلاش، در شرکتی کار پیدا میکند، اما چون مدت اقامتش در خوابگاه به پایان رسیده بود، رئیس شرکت به وی پیشنهاد میکند به خانه مادرش نقل مکان کند. رئیس شرکت همسری به نام فرزانه دارد که صاحب فرزند نمیشود و همیشه در مسافرت است. احسان تصمیم میگیرد به صورت مخفی طوری که تنها خانواده افسانه و مادر او خبر داشته باشند با افسانه ازدواج کند و وانمود کنند که افسانه پرستار مادرش است. بعد از ازدواج، افسانه حامله میشود و فرزانه به شوهرش شک میکند و در ذهن خود نقشهای را برای رسوایی احسان طرح میکند...