نخستین آدم
در نمایشنامة حاضر «کرتیس جیسون» و همسرش «مارتا»، پس از آن که دو فرزند خود را از دست میدهند، همپیمان میشوند که باقی زندگی خود را وقف علم و دانش کنند تا به بشریت، خدمتی کرده باشند. اینک پس از ده سال، این دو به زادگاه کرتیس، یعنی «بریج تاون» بازگشتهاند و کرتیس راهی سفری اکتشافی به قارة آسیاست. خانوادة کرتیس که همه به محیطی کوچک و سنتی وابستهاند، به مارتا مظنونند که گویا با «بیگلو» ـ دوست مشترک مارتا و کرتیس ـ سر و سری دارد و هنگامی که متوجه میشوند مارتا، به رغم میل کرتیس باردار است، ظنشان به یقین تبدیل میشود. در پایان نمایش، کرتیس که از ذهنیت خانوادهاش آگاه شده، پس از مرگ مارتا در هنگام زایمان، نوزاد را به فرزندی میپذیرد و پس از تعیین عمه دیوید سن، به عنوان دایة فرزندش، خود راهی سفر اکتشافیاش میشود.