عروسک، بگو که دوستم داری! مجموعه فیلمنامه
فیلمنامههای فارسی
در این لحظه، کسی از پشت پنجره، به آسمان پرستاره خیره شده؛ پیرمردی با ریشهای بلند و سفید، کلاهی گرد و لبهدار بر سر و لباسهایی سفید و خون آلود به تن. قدش کوتاه است و بدنی ورزیده دارد. سر و صورتش، سرخ و خون آلود است. کسی شبیه ناخدا خورشید!