ساعت شوم
داستانهای کلمبیایی - قرن 20م.
در شهری که مردم آن در آرامش به سر میبرند، شهرداری، که رئیس پلیس نیز بوده، مامور برقراری نظم میشود. او هنگام وقوع سیل، به منظور اسکان اهالی بخش بزرگی از شهر، از مکانی تازه در حوزۀ شهر بهره میبرد و در این حال به مصادرۀ اموال و املاک شهروندان میپردازد؛ به گونهای که حتی به یاران سابق خود نیز رحم نمیکند. این رفتار، در نهایت به برقراری حکومت نظامی و ساعات شوم منع عبور و مرور شبانه منجر میشود. رئیس پلیس همچنان همهجا را برای یافتن اعلامیههای ضددولتی جستوجو میکند و مردم نیز به تدریج به جنگلها کوچ میکنند و به مبارزان میپیوندند. رمان «ساعت شوم»، اثر دیگری است از «گابریل گارسیا مارکز» که در آن شهردار ـ پلیسی دزد، لحظاتی شوم را برای همۀ اهالی شهر ایجاد کرده و خود به خوبی از آن بهره میبرد. این اثر به وسیلۀ «کیومرث پارسای» از متن اسپانیایی آن برگردانده شده است.