آقای میوم: مجموعه داستان کوتاه
داستانهای کوتاه فارسی - قرن 14
نه سالم بود که اولین تصمیم زندگیام را گرفتم؛ و باعثش زگیلی بود که در عرض دو هفته از گوشه انگشتم زد بیرون. من مشغول بازیهای کودکانه بودم و حواسم نه به دست، نه به پا و نه به هیچ جای دیگری از بدنم نبود. زگیل هم در غیاب من خوب رشد کرد... دکتر گفت: ویروسه. احتمالاً تو مدرسه گرفتی. الآن فصلشه - آن روز فهمیدم زگیل گرفتن هم فصل دارد و آدم وقتی بچه است که فصل ابتلا زگیل را نمیداند - دو راه داری. می خوای بسوزه یا فریز بشه؟ دیگه مرد شدی. الآن باید تصمیم بگیری...