چیزی که نبود
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر دربردارنده رمانی فارسی است. در این رمان ماجرای فراز و فرود زندگی دختری به نام «کلارا» روایت شده است. کلارا معلم است و در خانوادهای با فرهنگ زندگی میکند. او با پسری به نام «سعید» آشنا میشود که بیکار است. بر خلاف مخالفتهای پدر، کلارا با سعید ازدواج میکند و از خانواده طرد میشود. اما پس از مدتی و با وجود دو بچه، سعید کلارا را ترک میکند و او را در مواجهه با مشکلات فراوان زندگی تنها میگذارد.