جشن عروسی در کوهستان "ادبیات داغستان"
این مجموعه دربرگیرندهی داستانهای کوتاه روسی است از پنج نویسنده با نامهای: "محمد زاهد امیناف"، "مجید حاجییف"، "محمد رسول"، "آوشالوموف" و "احمدخان ابوبکر". برای نمونه در داستان نخست با عنوان "جشن عروسی در کوهستان"، راوی که به مراسم عروسی در کوهستان، دعوت شده، به گفتهی مادرش در راه به "رشید پیرمرد" و "ماماشی چانکور" ـ از پهلوانان منطقه که هردو در بستر بیماری به سر میبرند ـ سرمیزند. رشید پیرمرد به راوی میگوید که از "ماماشی" تقاضا کن که به خاطر مراسم عروسی چند روز دیگر هم زنده بماند تا شادی جشن عروسی از بین نرود. ماماشی نیز همین خواسته را از رشید پیرمرد دارد. سرانجام هنگامی که راوی به مجلس عروسی میرسد، میگوید: "با خود فکر میکردم که مردم ساده، حتی در بستر مرگ هم جسورند. پس شما که در مرز مرگ و زندگی هستید، اجازه ندهید که آه و نالهی شوم بر شما چیره شود، زیرا در کوههای زیبای ما، آدمهای خوب، جشن خوبی ترتیب دادهاند، آنها عروسی دارند".