کتی
"کتی"، دختر نیمهایرانی، نیمه آمریکایی، پس از اخذ دیپلم، بلافاصله، راهی آمریکا میشود تا کنار برادر بزرگترش، "کامی"، به زندگی ادامه دهد. او که در ابتدای ورود به آن کشور، دختری ساده و سالم بود بعد از گذشت مدتی بر اثر معاشرت با مردم آنجا و همچنین بازی در یک فیلم سینمایی، به خود مغرور شده و کاملا طرز تفکر متفاوتی پیدا میکند. او بارها و بارها دل "تونی"، پسری که با همهی وجود به او عشق میورزید، را میشکند و با "ادی" هنرپیشهی مرد فیلم، طرح دوستی ریخته، ولی با پسری به نام "دنی"، که بسیار ثروتمند بود، ازدواج میکند. مادر "دنی" نیز سالها پیش هنرپیشهی مطرح هالیوود بوده که پس از خیانت به همسر و فرزندش، آمریکا را برای همیشه ترک میکند. کتی خیلی دیر و بعد از بارداریاش متوجه میشود که دلیل ازدواج دنی با وی فقط نوعی عقده و گرفتن انتقام از ستارههای سینما بوده است. کتی بلافاصله پس از به دنیا آمدن دخترش از همسر خویش جدا شده و سالها به تنهایی و با تنها دختر خویش به زندگی ادامه میدهد تا بار دیگر سرنوشت، او و "تونی" را با یکدیگر روبهرو میکند. این بار کتی اشتباهات پیشین را تکرار نکرده و به تقاضای تونی پاسخ مثبت میدهد. مدتی پس از ازدواج و در حالی که کتی آخرین روزهای بارداری خویش را میگذراند بار دیگر "ادی" از راه میرسد و همین ضربهی شدیدی به تونی وارد کرده و باعث سکته و مرگ وی میشود. یک سال بعد کتی نامهای از او پیدا میکند که در آن خواسته شده تا کتی عشق خود را به وی تا همیشه حفظ کند.