جسدی در کتابخانه
داستانهای انگلیسی - قرن 20م.
صبح اول وقت خدمتکار خبر وجود یک جسد را در کتابخانه به کلنل «پانتری» و همسرش میدهد. آنها پس از رویت جسد، با بهترین کسی که برای رسیدگی به مسئلة قتل میشناسند، یعنی خانم «مارپل» تماس میگیرند. بعد از آن خانم مارپل به «گوسینگتون هال» میآید و به شیوة آرام و پیگیر خود ماجرا را دنبال میکند. اما مسئول تیم تحقیقاتی مردی است به نام ستوان «اسلاک» که از قدیم از خانم مارپل خوشش نمیآید. در طول تحقیقات، آنها جنازة دیگری را کشف میکنند که موضوع قتل قبلی را پیچیده میکند و ماجراهایی در طول داستان برای کشف قاتل رخ میدهد که در ادامه بازگو میشود.