کارآگاه زبل: لیست گمشده
داستانهای کودکان (انگلیسی) / داستانهای پلیسی انگلیسی
من، مایکل، کارآگاه زبل، خیلی سرم شلوغ است. یک روز صبح، زیاد کار نداشتم. در تعطیلات به سر میبردم. زیر درختی نشسته بودم و از وزش نسیم لذت میبردم. با سگم، تافی و یک تکه پنکیک. تافی هم به تعطیلات احتیاج داشت. کلود، پسرک سر به هوا، لیست خریدش را گم کرده. پیدا کردن یک برگهی کوچولو در یک محله پر رفت و آمد، کاری نیست که هرکس از پسش بر بیاید. مگر فقط کارآگاه زبل به دادش برسد.