طنز در جبهه
جنگ ایران و عراق، 1359 - 1367 - خاطرات / جنگ ایران و عراق، 1359 - 1367 - لطیفه، هجو و طنز
این کتاب مشتمل بر حکایتهای کوتاه و طنزآمیز از وقایع جنگ تحمیلی با محتوای شوخی و طنز و با نثری شیرین است که با عنوانهای «نماز تنهایی»، «طومار»، «مرخصی»، «به شرط سوت بلبلی»، و... ارائه شده است. داستانهای این کتاب در اصل عین دیدهها و تجربیات رزمندگان در روزهای حضورشان در جبهههای جنگ است. در خلاصهای از داستان «آبگوشت» میخوانید: «فروردین سال 1365 در مقرر شهید محمد منتظری از مقرهای تیپ 44 قمر بنیهاشم در نزدیکی سوسنگرد بودیم زیر حمله هوایی دشمن مشغول خوردن آبگوشت بودیم؛ آن را در یک سینی بزرگ ریخته بودیم و همگی دور آن نشسته بودیم. برق که قطع شد، شیطنتها شروع شد، هر کس کاری میکرد و در آن تاریکی سربهسر دیگری میگذاشت. با هماهنگی قبلی قرار شد یکی از بچهها از حوزه استحفاظی آقای خدادادی لقمهای را بردارد که ایشان با لحن خاصی گفت: لطفا غواص اعزام نفرمایید منطقه در دید کامل رادار قرار دارد. با این حرف یکدفعه چادر از خنده بچهها منفجر شد و...».