داستانهای مثنوی
داستانهای فارسی - قرن 14 / مولوی، جلالالدین محمدبن محمد، 604 - 674ق. - اقتباسها
مثنوی مولانا برخلاف تمام شاهکارهای ادبیات عرفانی، کتابی است که با طرح مشخص آغاز نشده است، بنابراین همچون آثار سنایی، عطار، سعدی و دیگران با توحید و نعت و منقبت شروع نمیشود، فصولی ندارد و ذهن شگفت و بیقرار مولانا معین میکند که در هر لحظه، خط سیر آن باید چگونه باشد. هر داستانی که نقل میشود خود معبری است برای داستان آینده و به این صورت روایتها پیاپی میآیند. این خط سیر باعث شد که مدتی طولانی صرف سرودن این اثر شود و عاقبت نیز با بیماری مولانا و مرگ او ناتمام باقی بماند. در تدوین این کتاب، اساس کار بر مثنوی معنوی به تصحیح پروفسور «نیکلسون» است. در پایان هر داستان به شرح کوتاهی در باب نظر مولانا و مقصود وی از روایت داستان آمده تا خواننده ضمن داسان دریابد که چرا مولانا چنین داستانی را در مثنوی آورده است. در شرح این داستانها نگارنده بیشتر از کتاب بحر در کوزه، اثر «زندهیاد عبدالحسین زرینکوب» بهره گرفته است.