خانم ویزبوی موش میدهد
داستانهای حیوانات / داستانهای تخیلی
خانم «ویز» از «پج» خواسته مدتی موش سخنگویی را نزد خود نگاه دارد. اما این کار آنقدر که به نظر میآید ساده و جالب نیست. «هربرت» خیلی حرف میزند و علاوه بر این با یک موش ماده آشنا شده و آن را به عنوان همسر خویش به خانۀ پج دعوت کرده است. شلوغکاریها و دستبرد زدن وقت و بیوقت به مواد غذای از سوی دو موش ناآرام، سرانجام باعث میشود والدین پج پی به حضور غریبهها در خانه برده و تصمیم به از بین بردن آنها بگیرند. کاری از دست پج برنمیآید اما خوشبختانه خانم ویز به موقع دست به کار شده و با تهیۀ معجونی همۀ افراد منزل را عاشق موشها میکند و خیلی سریع موشها را از محل خطر دور نموده به منزل خویش میبرد.