غارهای یخی کروگ
داستانهای وحشتآفرین - قرن 19م. / داستانهای تخیلی / داستانهای ماجراجویانه انگلیسی
«اریک»، «نیل» و «جولی»، از طریق زیرزمین خانة اریک، به سرزمین عجیب درون بارها سفر کرده و با شاهزادة جادوگری به نام «کیاه» آشنا شده بودند. آن سه طی سفرهایشان نزد کیاه، توانسته بودند برخی نیروهای جادوگری را به دست آورند. یکبار که آنها در کلاس نقاشی در سرزمین خود حضور داشتند دریافتند که اریک به نیروی خیلی قدرتمندی از جادوگری دست یافته و میتواند با ارادة خود و جرقههای نقرهای که از دستش بیرون میآمد، خیلی چیزها را تغییر بدهد. آنها تصمیم گرفتند به درون بروند و کیاه را در جریان این نیرو بگذارند. وقتی به جنگلی که اولین بار کیاه را در آن دیده بودند رسیدند، به سمت کلبهای رفتند که کیاه و پدر و مادرش در گذشته آنجا زندگی میکردند. اما از کلبه صداهای عجیبی میآمد، وقتی نزدیک شدند، در با صدای بلندی باز شد و غول بزرگی که پوشیده از خز بود از داخل کلبه بیرون پرید. بعد از آن اتفاقاتی رخ داد که در ادامة داستان بازگو شده است. رمان حاضر که برای گروه سنی «ج» تهیه شده، شماره 21 از مجموعة «سرزمین سحرآمیز» است. هریک از شمارههای این مجموعه مشتمل بر داستانی تخیلی و ترسناک است.