آنسوی نیزار
داستانهای فارسی - قرن 14
در داستان حاضر، "فریدون" پسر نجیبزادهای است که تصمیم میگیرد در دانشکده افسری تحصیل کند؛ اما مادرش دختری از خانوادهای اصیل برای ازدواج با او در نظر گرفته و اصرار دارد قبل از آغاز تحصیل با هم نامزد کنند. فریدون که علاقه چندانی به "فریده" ندارد به ناچار با او نامزد میکند؛ اما چندی پس از ازدواج در سفری به همراه دوست عشایرش، عاشق دختری به نام "مارال" میشود و نامزدیاش با فریده را به هم میزند و.....