داستانهای شاهنامه فردوسی (6 جلد در یک مجلد)
فردوسی، ابوالقاسم، 329؟ - 416ق. شاهنامه - اقتباسها / داستانهای فارسی - قرن 14
ساسان، نبیرة اردشیر و فرزند اسفندیار بود. خاندان او از ستم اسکندر، از ایران گریخته و به هند آمده بودند. ساسان طی ماجراهایی، رئیس چوپانان بابکشاه هندی شد. بابکشاه مردی خردمند بود و با خوابهایی که از ساسان دید، از ماجرای زندگی او باخبر شد. او ساسان را در کاخ خود پذیرفته و دخترش را به همسری او درآورد. آنها صاحب فرزندی به نام اردشیر شدند که در اثر تعلیم و تربیت صحیح به فردی بینظیر در دانش و فرهنگ تبدیل شد. بابکشاه نامهای از شاه اشکانی، اردوانشاه دریافت کرد. در آن نامه شاه از او خواسته بود که اردشیر را برای سرداری به ایران بفرستد. بابکشاه بر خلاف میل خود اردشیر جوان را راهی ایران کرد. اردوان شاه اردشیر را دوست داشت، اما اردشیر خیلی زود مورد حسادت پسران شاه قرار گرفت و درگیر حوادث غیرمترقبهای شد. کتاب حاضر با عنوان داستانهای شاهنامة فردوسی برای کودکان دو گروه سنی «ب» و «ج» به نگارش درآمده است. عنوانهای این داستانها عبارت است از: اردشیر و دختر اردوان، هفتواد و راز کرم سیب، شاپور و دختر مهرک نوشزاد، همای چهرهآزاد، و رستم و اسفندیار.