رستم و تهمینه
داستانهای حماسی
رستم، پهلوان ایرانی که افراسیاب، پادشاه تورانی را به تازگی شکست داده بود، برحسب اتفاق و در پی حوادثی، به شهر سمنگان در قلمرو توران میرود و با دختر حاکم آن شهر به نام "تهمینه "ازدواج میکند .اما مدتی بعد به زابل باز میگردد و تهمینه را با فرزندی که در راه داشت تنها میگذارد .تهمینه پسری به دنیا میآورد و نام او را "سهراب " میگذارد .از طرفی رستم هیچ گاه نمیتواند برای دیدار همسر و فرزندش به سمنگان برود" .سهراب "به جوانی رشید و تنومند بدل میشود و به تمام فنون و مهارت رزمی دست مییابد .این در حالی است که "تهمینه " نگران آینده و سرنوشت اوست .این داستان شاهنامنه برای گروه سنی "ب "و "ج "به زبان ساده بازنویسی شده و در صفحات مصور و رنگی به چاپ رسیده است .