پاداش کار نیک: داستان زندگی حضرت عیسی (ع)
عیسی مسیح - داستان / قرآن - قصهها
کتاب مصوّر حاضر، حاوی داستانی مذهبی و اخلاقی دربارة حضرت عیسی(ع) است که برای کودکان گروه سنی (ب) به نگارش در آمده است. در داستان قرآنی حاضر میخوانیم: حضرت عیسی(ع) در راه گروهی را دید که عروس میبردند. آنها خیلی شاد بودند. حضرت عیسی(ع) به آنها گفت که فردا دیگر عروسشان را نخواهند دید. خیلی از افرادی که به حضرت ایمان نداشتند حرف حضرت عیسی(ع) را قبول نکردند و گفتند که تا فردا صبر میکنیم. فردای آن روز همگی برای دیدار عروس رفتند. وقتی عروس را سالم دیدند شروع به طعنهزدن به حضرت عیسی(ع) کردند. حضرت عیسی(ع) از زن جوان پرسید که چه کار خیری انجام داده که از مرگ نجات یافته است. عروس جوان گفت که دیشب به یک فقیر کمک کرده است. ناگهان همه متوجه مار بزرگی بر پشت زن شدند که او از آن بیخبر بود. حضرت عیسی(ع) گفت: «دیشب خدای مهربان به خاطر کار خیر تو این خطر بزرگ را از تو دور کرد.»