پدر آن دیگری
داستانهای فارسی - قرن 14
راوی داستان جوانی است به نام "شهاب" که در بیستمین سالروز تولدش، با دیدن یکی از عکسهای دوران کودکی، خاطرات آن روزگار را از نظر میگذراند. او در دوران کودکی برای مقابله با بیتوجهیهای خانواده و سرکوفتهای پدرش مبنی بر این که خنگ است، تصمیم میگیرد صحبت نکند. از همین رو تا سن مدرسه همه گمان میکردند که شهاب خنگ و عقبافتاده است و قادر به تکلم نیست؛ تا این که روزی مادربزرگ پی به راز شهاب میبرد و....