من یک بادبادکم!
داستانهای کودکان و نوجوانان / داستانهای تخیلی / بادبادکها - داستان
کتاب مصور حاضر، داستانی تخیلی درباره بادبادکها است که با زبانی ساده و روان برای گروه سنی (ب) نگاشته شده است. در داستان میخوانیم:« من یک بادبادک، کوچولو و سفید. مامانم میگوید من بادبادکم. بله. بادبادک هرچقدر هم که کوچولو باشد، باید دماغ و دهان و چشم و ابرو داشته باشد. حالا دیگر یک بادبادکم. مثل همه بادبادکها. اما هنوز نخ ندارم. حالا دیگر یک بادبادک راستراستی شدم؛ با یک نخ بلند. آنقدر بلند که میتوانم هرچقدر که میخواهم بالا بروم. آنقدر بروم تا به ابرها برسم».