در حوالی اشراق: مجموعه شعر
در این دفتر شعرهایی در قالبهایی چون غزل، قطعه، رباعی و نو با مضامینی چون "عشق"، "تنهایی"، "حسرت"، اندوه" و "انتظار" سروده شده است. عناوین برخی از شعرها عبارتاند از: چگونه میشود از خود برید آدمها؛ گویی خیال ماندگاری دارد این شب؛ بسان مرغ سحر شورها به سر دارم؛ ورق میزنم روزگار پریشانیام را؛ امشب به شهر خاطرهها میبری مرا؛ در خویش مثل پیله حصاری شدیم ما؛ حس غریب میکشدم در هوای تو؛ باز کن سمت عشق، درها را؛ در این قفس ندیدم به غیر تنهایی؛ شوق تو را ذوق تو را در سینه دارم؛ ای محو در تو چشم تمام پدیدهها؛ به هم زد خواب ایوان را صدای بال کفترها؛ دیشب دل من تپید بیتو؛ اندیشهها به مرز تکامل نمیرسند؛ پلکی بزن تا ببینم با چشم خویش مکان را؛ آن شب که کوفه شاهد تنگی سیاه بود؛ تو آمدی و در رحمت خدا وا بود؛ و فرصت نمیشود که من از خود سفر کنم.