نیرنگ شیطان: مجموعه داستان
داستانهای فارسی - قرن 14
"الکساندر" جوان در شب سال نو، یک مهمانی ترتیب داده و از تمامی دوستان خویش برای شرکت در آن دعوت کرده است. در پایان شب در قماری بین او و مردی به نام "موقرمز"، الکساندر مقدار قابل توجهی پول برنده میشود. و جشن به پایان میرسد. موقرمز که از این باخت به سختی دلگیر و در پی انتقام است، در خیابان با شیطان، که لباس "بابانوئل" دربردارد، مواجه شده و با کمک و راهنمایی او به منزل الکساندر بازمیگردد و ا و را به وسیلهی دشنهای از پا درمیآورد و پس از برداشتن پولهایش به کمک ابلیس، جنازه را به قبرستانی در همان نزدیکی منتقل میکند. شیطان با فریب موقرمز او را ترغیب میکند تا وارد گور شود. پس از آن جنازه را بر سر وی انداخته و موقرمز در زیر جنازه جان میدهد. شیطان شادمان در حالی که آهنگی را با سوت مینوازد، از گورستان خارج میشود. کتاب حاضر مشتمل بر 24 داستان کوتاه است که برخی از آنها عبارتاند از: اسحاق؛ دوست جدید من؛ سلوک روحانی گابریل مارسل؛ صداقت عملی؛ صیاد پیر و حوری دریایی؛ یک قایق شگفتانگیز و چگونه باید زیست.