نظریهها و تئوریهای مختلف در روابط بینالملل فردی - جهانی شده: مناسبت و کارآمدی
روابط بینالمللی
نگارنده با تبیین نظریههای مختلف در زمینهی روابط بینالملل فردی ـ جهانی شده، تصریح میکند: "شاهدیم که در طی زمان، حرکت از منطقی کردن شالودههای اعتقادی ایدئولوژیک در نظریههای امپریالیستی آغاز گردید، آنگاه در میان راه به نظریههای فلسفی موازنهی قدرت، روی آورده شد. سپس رفتارگرایی وارد میدان شده است و زمینه را برای عینی کردن ذهنیتهای نظری فراهم کرده است، اما در این راستا همچنان گزارههای تحلیلی، گاه به صورت حصرهای منطقی، جایگزین گزارههای تالیفی در عالم تجربی میشدند. تغییر الگویی به سوی تحلیل خرد و نظریههای تصمیمگیری و عینیگرایی رفتارشناسی پرخاشگری و توجه به نتایج تجربی بیش از بیش یاری رساند، اما کار به این جا ختم شد. ناکامیها از یک سو و موفقیتها از سوی دیگر، دارندگان ذهن انتزاعی را به سوی سپهرهای جدیدی از نظریهپردازی سوق داد. تلفیق دو سطح تحلیل و عنایت به مسائل فرهنگی در امور انسانی حاکی از آن بود که به تدریج فوق، رفتارگرایی در نظریهپردازیهای علوم انسانی خود مینماید. برای اولینبار درک شد که علوم انسانی تجربی، بسیار پیچیدهتر از علوم طبیعی تجربی است و توجه خاصی میطلبد. به تدریج با پیشرفت در نظریهپردازی روابط بینالملل، کلیگوییها کم شد و نظریههای کم ادعاتر و دقیقتری چون وابستگی متقابل، همگرایی و نظریهی رژیمها ارائه شدند. اما هنوز این تلاشها کافی نیست. ارتباطات جدید ماهوارهای و رایانهای همراه با انتشار اسناد محرمانهی قدرتهای بزرگ میتواند راهنمای نظریهپردازیهای جدید شود".