بچههای کوچهی شهناز
داستانهای فارسی - قرن 14
این کتاب دربردارنده داستانی فارسی در ژانر دفاع مقدس است. در این رمان، سرگذشتی روایت میشود که از دوره نوجوانی قهرمان داستان آغاز میشود و با مبارزاتش شکل میگیرد. در بخشی از این داستان میخوانید: «سیدمنصور پتو را به دیوار کوبید تا روشنایی چراغ به بیرون نرود. فتیله چراغ خوراکپزی را بالا کشید و به محمد گفت: خدا پدرت را بیامرزد مرا نجات دادی از دود چوب و زغال. محمد لبخند زد و آرام گفت: سلامت باشی منصورجان...».