داستانهایی از کرامات شهیدان مازندران
جنگ ایران و عراق، 1359 - 1367 - شهیدان - داستان / شهیدان - ایران - مازندران - کرامتها
مجموعة حاضر حاوی داستانهای واقعی از کرامات شهیدان مازندران با این عنوانها است: هر حاجتی روا میشد؛ سرباز واقعی امام زمان (عج)؛ عصای شهید؛ حوریان بهشت و علمدار در کربلا خندید. در کتاب دربارة کرامات شهید «سیدعلی موسوی» آمده است که با شروع جنگ تحمیلی سیدعلی برای نبرد با متجاوزان به کردستان رفت و در درگیری با منافقین در سال 63 به شهادت رسید. به خانوادة او اطلاع داده شد که پیکر شهید در روستای بیارة عراق مدفون است. گروه تفحص لشگر 25 کربلا با تلاش فراوان از مردم روستا که شاهد کرامات بیشمار شهید بودند اجازه گرفتند که پیکر شهید را به ایران منتقل کنند، اما شهید اشتباهی به جای مازندران به خوزستان برده میشد. مادر شهید در خواب میبیند که فرزندش به زیارت امام رضا(ع) میرود. متعاقب آن از معراج شهدای تهران، با خانواده شهید تماس گرفته میشود که شهید را به همراه دیگر شهدای کاروان به آستان مقدس امام رضا(ع) تشییع و سپس به زادگاهش منتقل خواهند کرد.