راضیه‌بیگم

راضیه‌بیگم

داستان‌های اردو - قرن 20م.

«نیاز» دکان‌داری بود که ظاهرا امانت‌فروشی می‌کرد اما در اصل کارش خرید و فروش اجناس دزدی بود. چند سال قبل همسرش را از دست داده بود و پس از مرگ او از ادواج مجدد سرباز زد، او مدتی بود که به دنبال بهانه‌ای برای جواب کردن مستاجر خود می‌گشت. او برای مطرح کردن موضوع به خانۀ مستاجرش ـ راضیه‌ بیگم ـ رفت و برای اولین‌بار دختر او «سلطان» را دید. سلطان که در دوران نوجوانی به سر می‌برد توجه نیاز را به خود جلب کرد. نیاز بدون مطرح کردن مسالۀ اجاره، ملاقات خود را صرفا دید و بازدید خویشاوندی عنوان کرد. او پس از آن مرتب به خانۀ آنها می‌رفت. رفت و آمدهای مکرر او سبب سوء ظن راضیه بیگم شد. راضیه به او فشار می‌آورد که او را عقد کند ولی نیاز تنها به سلطان فکر می‌کرد. تا این که روزی یکی از دوستانش به او پیشنهادی داد که از هم شر راضیه بیگم خلاص می‌شد و هم به راحتی به وصال سلطان می‌رسید.

قیمت چاپ: 6,750 تومان
نویسنده:

شوکت صدیقی

ناشر:

دنیای نو

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

891.439371

سال چاپ:

1387

نوبت چاپ:

1

تعداد صفحات:

448

قطع کتاب:

رقعی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789648263060

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

ترجمه