غریبانه
داستانهای کوتاه فارسی - قرن 14
«حامد» و «فرید» از دوران نوجوانی در یک محله و همسایه هم و دوستان صمیمی بودند. هردوی آنها در رشته پزشکی پذیرفته و وارد دانشگاه شدند و به همین دلیل رابطه دوستیشان عمیقتر شد. آنها پس از فارغالتحصیلی طرح خدمتشان را در دو بیمارستان متفاوت گذراندند. پس از آن هر یک در رشته مورد علاقهشان مشغول تحصیل برای گرفتن تخصص شدند. در اواخر دوره تخصصشان اتفاق تلخی بین آنها رخ داد که به مدت 10 سال از یکدیگر دور شدند. پس از گذشت این زمان، حامد به طور اتفاقی فرید را در بیمارستان و در حالتی پریشان میبیند و... .