بندانگشتی
قصه معروف((بند انگشتی)) اثر((هانس کریستین اندرسن)) در این کتاب برای کودکان به فارسی ترجمه شده و همراه با تصاویر رنگی به چاپ رسیده است .در این قصه پیرمرد و پیرزنی پس از سالها تنهایی به کمک فرشتهای مهربان، از داخل گلی در گلدان، صاحب دختر بچهای زیبا میشوند که به اندازه یک انگشت است .یک شب قورباغهای زشت بند انگشتی را میرباید تا او را به ازدواج پسرش درآورد . اما ماهیها بند انگشتی را نجات میدهند .با این همه، بند انگشتی مجددا گرفتار سوسکی قهوهای میشود و مدتها در جنگل به سر میبرد تا این که تابستان و پاییز سپری میشود و زمستان میآید .در فصل سرما که علفها و برگهای درختان خشکیده است بند انگشتی از دست سوسک هم میگریزد و به لانه یک موش صحرایی پناه میبرد و ....