لجبازی کار زشته
در این داستان مصور و رنگی لجبازیهای پسرکی به اسم "قلی "به گونه آهنگین بازگو میشود .بخشی از کتاب بدین قرار است" :قلی نگو بلا بگو/ لجباز و ناقلا بگو/ با همه کس لج میکرد/ لب و دهنش کج میکرد/ میگفتند خوب قلی جون/ چطوره احوالتون/ در عوض یک جواب/ میزد حرف بی حساب/ در میآورد زبونش/ فشار میداد دندونش/ ."...