افسانه کچل کفترباز

افسانه کچل کفترباز

افسانه‌های عامه / افسانه‌ها و قصه‌های آذربایجانی / افسانه‌ها و قصه‌های ایرانی

در این قصه‌ی مصور، کچل کفترباز، روبه‌روی قصر حاکم کلبه‌ای دارد و با مادرش زندگی می‌کند. دلخوشی کچل، کفترهایش بودند که با آن‌ها بازی می‌کرد و برایشان نی می‌زد و غم‌ها را از جان می‌زدود. اما حاکم ثروتمند که همه‌چیز داشت، به خاطر از دست دادن همسرش، همیشه غصه‌دار بود. او نه خود شادی می‌کرد و نه به دیگران اجازه‌ی شادی می‌داد و حتی دستور داد سربازان کفترهای کچل را بکشند و نی او را بشکنند. دختر حاکم که از نی کچل و پرواز کفترهایش لذت می‌برد، از این کار پدر بسیار غمگین شد. اما یک شب ماه آسمان کچل را در خواب راهنمایی می‌کند، کفترهایش را زنده می‌سازد، دوباره کچل نی می‌نوازد و حاکم که از این کار کچل ناگهان خندان شده بود، غم‌ها را از خود دور ساخت و عاقبت، کچل با دختر حاکم ازدواج کرد.

قیمت چاپ: 1,800 تومان
ویراستار:

مینو کریم‌زاده

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

398.2

سال چاپ:

1393

نوبت چاپ:

2

تعداد صفحات:

22

قطع کتاب:

رحلی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789643911782

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

تالیف