خدای هفده ساله
خدا (اسلام) در ادبیات / نثر فارسی - قرن 14
تو آرزو داشتی که با من هم قدم شوی در حالی که من در کنارت و در تو بودم. من زودتر از تو راه میرفتم که گزند راهت را بربایم. پشت تو راه میرفتم تا تکیه گاهی برایت باشم و در تو بودم تا همپای من قدم نهی؛ اما تو جز مخلوقات من چیزی نظاره نمیکردی، موجوداتی که نشانهای از من بودند و مرا در آنها ندیدی.