سبد سفارش شما خالی است!

«نرگس»، فرزند اول خانواده‌ای سه نفره است که پدر و ماردش هر دو دبیر هستند و مجبورند از صبح تا شب کارکنند و به اجبار او را در مهد کودک بگذارند. در خلال بزرگ شدن نرگس، ارتباط او با مادر و پدرش کم می‌شود و در این مدت بیش‌تر در منزل مادربزرگش «مامان کوکب» می‌ماند. از سویی پدر او خواهان فرزند پسر است به همین دلیل مدام صاحب فرزند می‌شوند. زمانی که نرگس خود را برای کنکور آماده می‌کرد، مادر پنجمین فرزند خویش را به دنیا آورد و پدر قول ازدواج نرگس را به پسرعمویش «امین» می‌دهد. نرگس، برخلاف میلش با امین ازدواج می‌کند و حاصل این ازدواج فرزندی با نارسایی قلبی می‌شود. پسر نرگس از دنیا می‌رود و بعد از آن نیز فرزند دوم او قبل از به دنیا آمدن می‌میرد. بالاخره نرگس در ماه رمضان از خدا حاجت خود را می‌گیرد و بار دیگر باردار می‌شود و نذر می‌کند اسم دخترش را «زهرا» بگذارد. او در نهایت در کنار امین به آرامش و خوشبختی می‌رسد و درمی‌یابد همة آروزها را باید با قلب پاک از خداوند متعال خواست.