جین ایر
داستانهای انگلیسی - قرن 19م.
"جین ایر" بسیار زود پدر و مادرش را از دست میدهد و پس از آن که ایام کودکی را در پرورشگاهی سپری میکند، به عنوان مربی فرزندخواندۀ آقای "روچستر" به منزل آنها میرود. آقای روچستر پس از اندکزمانی شیفتۀ جین میشود، ولی جین درست زمانی که قصد ازدواج با او را دارد درمییابد که او قبلا ازدواج کرده و همسرش دیوانه است و روچستر او را در همان خانه مخفی کرده است. جین شبانه به طور پنهانی منزل روچستر را ترک میکند و به منطقهای دورافتاده میرود. کشیش "جان ریورز" و دو خواهرش، جین را به خانۀ خود میبرند و از او مراقبت میکنند. پس از مدتی جین تصمیم میگیرد به پیشنهاد ازدواج جان پاسخ مثبت دهد، اما شبی به نظرش میآید که صدای روچستر را شنیده است. او که اکنون به خاطر ارثی که به طور اتفاقی پس از سالها به او رسیده، پولدار شده است به دنبال روچستر میرود و در کمال ناباوری درمییابد که همسر روچستر، خانهشان را به آتش کشیده است، خود را کشته و روچستر نیز در این ماجرا نابینا شده است. جین به دیدن روچستر میرود و پس از مدتی با او ازدواج میکند.