نظریههای جامعهشناسی نظم
«نظم اجتماعی» از موضوعات اساسی جامعهشناسی است که از زمان پیدایش اولین سرچشمههای تفکر اجتماعی، همیشه محل توجه اندیشمندان بوده است. «توماس هابز» از جملة این اندیشمندان است که ایجاد و بقای جامعه و نظم اجتماعی را بر محور قرارداد اجتماعی میداند. به نظر او انسان موجودی خودخواه است و صرفا به ارضای امیال فردی علاقهمند است، بر این اساس روابط انسانی مبتنی بر اصل رقابت است. اما از طرفی ارضای امیال فردی با وجود هرج و مرج در جامعه امکانپذیر نیست. بنابراین راهحل نهایی این است که انسانها یک قرارداد اجتماعی را به وجود آورند و در جامعه یک قدرت شهریاری لازم است که توافق به عمل آمده بر سر قرارداد اجتماعی را حراست کند. در خصوص ماهیت استقرار نظم اجتماعی در جامعه، اندیشهها و نظریههای جامعهشناسی متفاوتی وجود دارد که نگارنده در کتاب حاضر به مهمترین آنها اشاره کرده است. از جمله این نظریهها، نظریههای مربوط به توماس هابز، امیل دورکیم، ماکس وبر، کارکردگرایان، تالکوت پارسونز، دیدگاه کنش متقابل نمادی، و روششناسی مردمی هستند.