پاراگراف آخر
داستانهای فارسی - قرن 14
مجموعة حاضر حاوی داستانهای کوتاهی با عنوانهای «خورشید دیگر»، «یک راز»، «عطر بهشت»، «خیابان پردرخت»، «رواق آخر»، «باور کن همین بود»، «خانة باورنکردنی»، «پاراگراف آخر» و... است. در خلاصة داستان پاراگراف آخر آمده است: دختری نویسنده، گاهی از جانب همسرش «نیما» و خانوادة او مورد تحقیر قرار میگیرد. کابوسهای دختر در صورت نوشته نشدن به واقعیت میپیوندد. او شبی در خواب میبیند که روی ریلی، توسط قطاری که نیما رانندهاش است کشته میشود و در جایی دورتر به مرد مورد علاقة خود «حسن» که اهل هنر و عاشق اوست، میپیوندد و سپس در بینهایت محو میشود. دختر از خواب بیدار میشود و در تردید نوشتن این کابوس به سر میبرد.