تحلیل مقایسوی یوسف و زلیخا (حبیبی و جامی)
در کتاب حاضر مقایسهای بین "یوسف و زلیخا" سرودهی عبدالرحمن جامی (شاعر قرن نهم هجری) و حبیبالله حبیبی (شاعر قرن یازدهم افغانستان) صورت گرفته است که به همراه ارزیابی و تحلیل منابع، سیمای یوسف و زلیخا و پیشینهی داستان، یوسف و زلیخاسرایان و تحلیل یوسف و زلیخای جامی و حبیبی و بررسی تطبیقی این دو اثر به چاپ رسیده است. در این تحلیل، ویژگیهای زبانی و هنری، تصویرسازی و بررسی محتوایی دو اثر، مطمح نظر بوده است. به تصریح نگارنده: "اگر مثنویهای جامی و حبیبی، پهلوی هم قرارداده شوند، از لحاظ محتوا هر دو اثر، همگون و همساناند: هردو اثر در بحرهزج مدس (مفاعلین، فاعلین فعولن) سروده شدهاند. بیان شب معراج حضرت رسول اکرم (ص) که از شبهای متبرک و مذهبی مسلمانان است، مورد توجه هر دو شاعر قرار گرفته و هرکدام به نوبهی خویش، شمهای از آن را در قالب شعر درآوردهاند. مولانا جامی از خواجه عبیدالله احرار، پیرو مرشد خود، تبرک میجوید و حبیبی دست نیاز در آستان پیغمبر (ص) بلند مینماید. اثر حبیبی دارای یک سلسله پندها و اندرزهایی است افزون بر اثر جامی. یکی از ویژگیهای عمده و چشمگیر اثر جامی از نظر محتوا این است که شاعر ضمن ابراز ابیات داستان بر مکر زنان پیچیده و مردم را از آن برحذر داشته است. اثر جامی تماما حاوی و مبین یک نوع تصوف و عرفان است که حبیبی گاهگاهی به گونهی تقلید در این زمینه هم خواسته است نظیره به میان آورد، هرچند ابیات تصوفی او به هیچ وجه به کار جامی نمیرسد".