گریه نکنید مثل ابر باهار

گریه نکنید مثل ابر باهار

«میلاد» برای آوردن «چی‌چی» ـ گربة پسرعمویش «حسام» ـ به بالای درخت گیلاس می‌رود، اما از بالای درخت می‌افتد و به کما می‌رود. او با چشمان بسته همه‌چیز را می‌بیند و روحش آزادانه در گردش است. او مادر، پدر، و برادر دوقلویش «میکاییل» را می‌بیند. او که نمی‌داند در چه وضعیتی قرار دارد، سعی می‌کند با اطرافیانش حرف بزند، اما تنها اوست که همه را می‌بیند؛ در حالی که هیچ‌کس او را نمی‌بیند. تا این که سرانجام میلاد می‌میرد و روحش به پرواز درمی‌آید.

قیمت چاپ: 2,000 تومان
نویسنده:

مهدی رجبی

تصویرگر:

سیروس آقاخانی

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.62

سال چاپ:

1388

نوبت چاپ:

1

تعداد صفحات:

32

قطع کتاب:

خشتی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789644459177

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

تالیف