فاصله
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، مشتمل بر چند داستان کوتاه فارسی است که با بیانی شیوا و رسا و اغلب از منظر راوی نگاشته شده است. «قاب عکس»، «فاصله»، «ساز شکسته»، «مزاحم تلفنی»، «اتوبوس»، «چطور جوان بمانم؟» و «چشمان آبی تو»، عناوین داستانهای کتاب هستند. در داستان «فاصله» میخوانیم: رفتگری هر روز یک پارک را جارو می زد، روزهای پاییزی برای او سختترین روزها بود. زیرا مجبور بود مدام برگ ها را جارو بزند و در آخر در سه کنج پارک آنها را بسوزاند. اما چند روزی بود که پسر بچهای او را اذیت می کرد و وقتی مرد به خواب می رفت، با درآوردن صدای خش خش برگها او را بیدار میکرد. روزی مرد پنهان شد تا او را غافلگیر کند.