نوه و بابابزرگ
در این کتاب مصور و رنگی که برای گروه سنی "الف" و "ب" به چاپ رسیده، داستان پیرمردی به نام "مش حسن" و نوهاش "حسنک" بازگو شده است. آنها یک روز تصمیم میگیرند تا خود را به جای همدیگر قرار بدهند. از همین رو، مش حسن، عینکش را برمیدارد، حسنک نیز عینک به چشم میزند، عصا برمیدارد، موهایش را سفید میکند و مثل پدربزرگ کمرش را خم میکند. بدین ترتیب آن دو برای مدتی با هم به بازی و شادمانی مشغول میشوند.