دقت کنید که شیطون، یه وقت نیاد پیشتون
روزی شیطان "کیوان" را فریب میدهد و او را از رفتن به مدرسه بازمیدارد. کیوان به گفتهی شیطان عمل میکند و به پارک میرود، سپس به دروغ به مادرش میگوید که در دبستان بوده است. مادر به وجود شیطان پی میبرد و با گفتن بسمالله و خواندن دعا او را از کیوان دور میسازد. داستان در قالب شعر بیان شده است.