یک شلیک
داستانهای آمریکایی - قرن 20م.
کتاب حاضر، از مجموعه کتابهای داستانی با محوریت شخصیت «جک ریچر»، درباره یک پلیس سابق ارتش با همین نام است که در 36 سالگی پس از 13 سال سابقه درخشان در ارتش و گرفتن چند مدال و نشان افتخار، به خاطر کاهش نیروهای ارتش بعد از جنگ سرد، با درجه سرگردی تصمیم به خروج از ارتش میگیرد. در این داستان در ایالت ایندیانای آمریکا، تکتیراندازی با شلیک شش گلوله، پنج نفر را در روز روشن به قتل میرساند و با آثار و مدارک زیادی که از خود بهجا میگذارد بهراحتی دستگیر میشود. او در حین بازپرسی تنها یک جمله را تکرار میکند: «جک ریچر رو برام پیدا کنید.» کسی نمیداند او از چه حرف میزند، اما بهزودی خواهند فهمید، چون «ریچر» در راه ایندیاناست.